نوشته های ملیکا

نوشته های ملیکا

هرچی دل تنگم بگه , مینویسم
نوشته های ملیکا

نوشته های ملیکا

هرچی دل تنگم بگه , مینویسم

بهترین سازها برای آموزش به کودکان کدامند

 

یکی از سرگرمی هایی که باعث پرورش استعداد .کودکان می شود هنر است. نواختن ساز باعث این میشود که حتی در درس ها هم به کودکان کمک میکند. موسیقی باعث پرورش فیزیکی و اجتماعی کودکان میشود .ما در این مقاله به شما میگوییم که کدام ساز ها برای فرزندان شما مناسب می باشد تا با یاد گیری از آن بتوانند بعد ها آهنگسازان یا نوازنده های مطرحی بشوند.

ملاک‌های انتخاب ساز برای کودکان چیست؟

 

یادگیری ساز برای کودکان دارای فواید و مزایای زیادی است. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که زمانی که کودک یادگیری سازی را شروع می‌کند، زمان زیادی از روز خود را باید صرف تمرین و یادگیری کند؛ بنابراین در انتخاب ساز برای کودک خود باید به نکات زیادی توجه کنید.

مهم‌ترین مسئله در انتخاب ساز، علاقه کودک به صدا و نواختن یک ساز است. به دلیل این‌که برای آموختن ساز باید تمرین مداوم کند و در صورت عدم علاقه کودک به سازی که در حال یادگیری آن است، کیفیت یادگیری او کاهش می‌یابد.

از جمله نکات مهمی که برای انتخاب ساز کودک خود باید به آن‌ها توجه کنید، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

سن کودک

 

درصورتی‌که سن کودک شما زیر ۶ سال باشد، حساسیت در انتخاب ساز بیشتر می‌شود زیرا باید توجه داشت که کودک شما دلیل یادگیری آن ساز و یا اصول موسیقی را درک می‌کند یا خیر. از مناسب‌ترین سازها برای آموزش به کودکان زیر ۶ سال می‌توان ویولن و پیانو را نام برد.

این دو ساز درکی پایه‌ای از دنیای موسیقی به کودک داده و در صورت انتخاب یکی از این دو ساز، اگر در زمان دیگری به ساز جدیدی علاقه پیدا کردند، به‌ راحتی می‌توانند آن ساز را به عنوان ساز دوم خود فرا بگیرند. زیرا ویولن و پیانو سازهایی منعطف هستند و علاوه بر این، اندازه آن‌ها به‌خصوص ویولن برای اندام کودکان و محدودیت جسمی آن‌ها مناسب‌تر است.

 

علاقه فرزند 

 

برای پیدا کردن علاقه کودکتان، می‌توانید از نوازندگان سازهای مختلف بخواهید قطعه‌ای را برای آن‌ها اجرا کنند و یا قطعاتی از تک‌نوازی سازهای مختلف را برایشان پخش کنید و ببینید که کودک شما با صدای کدام ساز ارتباط بهتری برقرار می‌کند. همچنین می‌توانید درمورد سبک‌های مختلف موسیقی و انواع سازها با کودک خود صحبت کنید تا از این طریق متوجه شوید او به چه سازی بیشتر علاقه دارد.

 

توانایی جسمی کودک

 

برخی از سازها، مانند سازهای بادی مناسب کودکان زیر ۵ سال نیست؛ بنابراین هر چه سن کودک شما بیشتر می‌شود، تنوع انتخاب ساز نیز برای شما افزایش پیدا می‌کند. برای کودکان با سنین پایین سازهایی مانند بلز، ارف و ویولن پیشنهاد می‌شود.

 

آمادگی فراگیری موسیقی

 

از نظر بسیاری از اساتید موسیقی، درصورتی‌که کودک خود را در زمان زودتر از آن چیزی که باید به کلاس‌های موسیقی بفرستید، امکان دلزدگی و کور شدن استعداد آن‌ها برای همیشه وجود دارد. و کودک به دلیل سن پایینش  در صورت روبه‌رو شدن با سختی‌های یادگیری ساز ناامید می‌شود. اکثر کودکانی که در سن زیر ۸ سال به کلاس‌های آموزش موسیقی با سازهای جدی فرستاده می‌شوند، با ناامیدی و کاهش اعتمادبه‌نفس مواجه می‌شوند.

 

معرفی بهترین سازها برای آموزش به کودکان

 

از جمله سازهای محبوب در بین کودکان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

پیانو و کیبورد

 

پیانو و کیبورد از محبوب‌ترین سازها در بین کودکان هستند. پیانو سازی است که حدود ۳۰۰ سال قدمت داشته و جزو مشهورترین و محبوب‌ترین سازهای دنیا به شمار می‌آید. یادگیری پیانو برای کودکان علاوه بر افزایش تمرکز و مهارت، باعث شکوفا شدن استعدادهای دیگر و ایجاد فرصت‌های جذاب برای آن‌ها می‌شود.

 گیتار

 

گیتار یکی از پرطرفدارترین سازها نه تنها بین کودکان بلکه بین تمامی سنین جامعه است. به‌خصوص برای نوجوانان، یادگیری گیتار باعث می‌شود تا زمینه مناسبی جهت یادگیری انواع سبک‌ها ایجاد شود. همچنین گیتار در مراحل ابتدایی یادگیری چندان سختی ندارد.

 

ویولن

 

ویولن سازی است که تقریباً همه آن را دوست دارند. البته یادگیری آن کمی زمان می‌برد. اما درصورتی‌که کودک از سن پایین شروع به یادگیری پیوسته آن کند، می‌تواند هرچه زودتر به‌خوبی آن را بنوازد. بهترین زمان برای یادگیری ویولن پیش از وارد شدن به دوره‌ی نوجوانی است.

 

کاخن

 

کاخن سازی است سبک که به راحتی حمل می‌شود. کاخن را هم با دست و هم با چوب می‌توان نواخت و با تغییر جایگاه ضربه صداهای متفاوتی ایجاد می‌شود. همچنین کاخن نسبت به سازهای دیگر دارای قیمت مناسب‌تری است.

 

ساکسیفون

 

ساکسیفون شاید در نگاه اول برای کودکان سنگین به نظر برسد، ولی این ساز در اندازه‌های مختلفی برای گروه‌های سنی متفاوتی ساخته شده است. به طور مثال گروه‌های سنی ۷ یا ۸ سال می‌توانند از ساکسیفون آلتو استفاده کنند. درصورتی‌که کودک شما علاقه به هم‌نوازی با نوازندگان دیگر داشته باشد، این ساز شروع مناسبی برای او است.

 

تنبک

 

یکی از سازهای کوبه‌ای ایرانی، تنبک است. این ساز نیز در اندازه‌های مختلفی ساخته شده و یکی از بهترین سازهای کوبه‌ای برای کودکان زیر ۶ سال نیز به شمار می‌آید. برای دریافت مهارت کافی در نواختن تنبک، باید روزانه تمرین زیادی انجام داد. ساز تنبک نیز مانند سایر سازها در قیمت‌های مختلفی موجود است.

 

درامز

 

درامز برای کودکانی مناسب است که به دنبال تخلیه انرژی و ایجاد صدا هستند. این ساز هیچ‌گاه تکراری نشده و برای ارتقای سلامت فیزیکی، روحی و ذهنی کودکان و نوجوانان بسیار مناسب است.

 

سنتور

 

یکی دیگر از سازهای زهی مضرابی سنتور است که در بسیاری از کشورها آموزش داده می‌شود. دوره مقدماتی سنتور برای کودکان باتوجه‌به مقدار تمرینی که انجام دهند، حدود ۸ تا ۹ ماه زمان می‌برد.

 

سخن پایانی

 

در این مقاله بهترین سازها برای آموزش به کودکان معرفی شد. با همه این‌ها باید توجه کنید که کودک شما خودش چه سازی را انتخاب می‌کند. باتوجه‌به راهکارهایی که در این مطلب آموزش داده شد، می‌توانید متوجه شوید که فرزندتان به چه نوع سازی علاقه دارد.

باید بگذارید کودک خودش متناسب با علایق و توانمندی‌های خود، ساز مناسب خود را انتخاب کرده و همان را تا آخر ادامه دهد. سازهایی که در این مقاله معرفی شد، برای کودکان از ۴ تا ۶ سال مناسب هستند.

نه قطعه موسیقی کلاسیک زیبا برای گیتار

وقتی نوبت به نواختن گیتار می رسد ، سبک های متفاوتی را برای نواختن می توان یافت. از سبک هایی مثل کلاسیک و آکوستیک گرفته تا سبک هایی مثل پاپ و جاز بلوز.از سبک هایی که وجود دارد می توان به سبک کلاسیک را به عنوان پر طرفدار ترین سبک بین نوازنده های گیتار معرفی کرد.قطعات کلاسیک پر از رمز و راز و پر از قطعاتی است که شاید شما هم بخواهید آن را یاد بگیرید وبنوازید.

 

موسیقی گیتار کلاسیک اغلب به سبک موسیقی گیتار اشاره دارد که در دهه‌های 1700 و 1800 رواج داشت. برای اجرای این سبک موسیقی، گیتاریست‌ها یک گیتار کلاسیک می‌نوازند و تکنیک‌های خاصی را دنبال می‌کند.

مطالعه درباره‌ی موسیقی کلاسیک و بازگرداندن قطعات قدیمی، کار ساده ای نیست، به ویژه با توجه به این مسئله که هر چه از دهه 1900 دورتر می‌شوید مستندسازی و حفظ صدا دشوارتر می‌شود.همین ویژگی باعث می‌شود که گیتاریست‌های قطعات کلاسیک ، علاوه بر نوازندگی در نقش یک مفسر، پژوهشگر و یا فیلسوف نیز عمل کنند. شروع این سفر و تحقیق درباره‌ی این سبک از موسیقی، دروازه‌هایی از دنیای کاملا جدیدی را برای شما باز می‌کند.

 با وجود همه‌ی این قطعات کلاسیک بی‌نظیر اما، چگونه تصمیم بگیریم که کدام قطعه برای نواختن در ابتدای کار بهتر است؟ در این مقاله نام آشنا‌ترین و البته چالش برانگیزترین‌ها را معرفی خواهیم کرد.

 

1 Guitar concerto in D – Vivaldi

 

این کنسرتو باروک فوق العاده، در ابتدا برای لوت ساخته شد، اما بازنویسی آن برای گیتار نیز به همان اندازه دوست داشتنی است. اگرچه ویوالدی بیشتر عمر خود را در ونیز گذرانده است، اما این کنسرتو را در سفرش به دور دنیا نوشت. این اثر در بوهمیا نوشته شده است و سه حرکت کوتاه آن هرگز در زمان حیات ویوالدی منتشر نشد.

 

2 Five Bagatelles - Walton

 

به هیچ وجه قطعه ای آسان برای نواختن نیست! این اثر والتون، «پنج باگاتل» (1971) یک میدان مین از ریتم‌های عجیب و غریب است. در دهه 1970، گیتار کلاسیک از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بود اما عدم وجود انجمن‌های اسپانیایی / لاتین در Five Bagatelles باعث شد که این اثر هرگز در قرن بیستم به شهرت خاصی نرسد.

 

3 Libertango – Piazzolla

 

این تانگو که در سال 1974 در میلان ضبط و منتشر شد و تغییر سبک آهنگسازی آستور پیازولا از تانگو کلاسیک به تانگو نو را نشان می‌دهد. ریتم‌های تند و یک ملودی شیطانی، این اثر را در صف مقدم تانگو مدرن نگه داشته است.

 

4 Recuerdos de la Alhambra - Tárrega

 

Recuerdos de la Alhambra علی رغم سادگی ظاهری ملودی دلربایش، با این قطعه واقعاً تکنوازی‌اش را تا حد ممکن کش داده است. موقعیت‌های چپ دستانه مورد نیاز گیتاریست نسبتاً ناجور هستند و شامل انواع کشش‌های غیرمعمول می‌شوند. به علاوه، استفاده از ترمولو یک چالش فنی برای هر نوازنده‌ای است؛ اما در بهترین حالت، Recuerdos پرشور، جذاب و بسیار لطیف است.

 

5 Asturias - Albéniz

 

با وجود اینکه این اثر پس از مرگ سازنده‌اش منتشر شده که پیوندی با منطقه آستوریاس در شمال اسپانیا دارد، کار آلبنیز برای گیتار ادای احترام آشکاری به سنت‌های فلامنکو اندلس است. تغییرات ناگهانی، پویایی و ملودی پیچیده، این اثر را به قطعه ای شیطانی برای تسلط بر گیتار تبدیل کرده است. هنگام گوش دادن به لرزش‌های سریع اثر، تقریباً می‌توانید گرمای غبارآلود یک بازار اسپانیایی را احساس کنید.

 

6 Bourrée in E minor – Bach

 

یکی از معروف ترین قطعات در میان گیتاریست‌ها، «Bourrée» محبوبِ باخ، در اصل برای لوت نوشته شده است. اگرچه این اثر اسم خود را مدیون یک رقص فرانسوی است، اما باخ به هیچ وجه Bourrée را برای رقصیدن ننوشته بود. با این حال، سرعت نرم آن و تغییرات اثر از مینور به ماژور در آخرین آکورد هر ورس، احساس شگفت انگیزی را به این اثر می‌بخشد.

 

7 The Frog Galliard – Dowland

 

گالیارد نوعی رقص رنسانس است  که در قرن شانزدهم میلادی در اروپا رایج بود و شامل پرش‌های زیادی می‌شد؛ اما آنچه در مورد این رقص غیرمعمول است، ریتم آن می‌باشد که یک ویژگی غیرمعمول برای آهنگسازان انگلیسی محسوب می‌شد.

هیچ فرضیه‌ی معتبری از اینکه چگونه قطعه‌‌ی گالیارد،  نام قورباغه را در کنار خود دید وجود ندارد، اما شایعات حاکی از آن است که این ربطی به یکی از خواستگاران ملکه الیزابت اول دارد که وی با محبت او را «قورباغه» می‌نامید.

 

8  Prelude No. 1 – Heitor Villa-Lobos

 

بخش دوم از این این مقدمه بسیار پرشور است، اما در همان افتتاحیه شگفت انگیز و مشتاقانه است که Heitor Villa-Lobos جایگاه واقعی خود را پیدا می‌کند. این آهنگساز برزیلی یکی از موفق ترین آهنگسازان آمریکای لاتین در قرن بیستم بود که در آثارش با موفقیت ملودی‌ها و ریتم‌های محلی فولکلور برزیل و موسیقی کلاسیک را ترکیب می‌کرد. بدون شک این ترکیب منحصر به فرد از دو ژانر است، که بخش A از Prelude شماره 1 را بسیار نفیس می‌کند.

 

9 Cavatina – Stanley Myers

 

به نظر عادلانه می‌آیند که تم محبوب فیلم The Deer Hunter اثر Stanley Myers را به عنوان محبوب‌ترین قطعه مدرن موسیقی کلاسیک گیتار بنامیم. این قطعه به طور خاص برای جان ویلیامز گیتاریست نوشته شده است (البته با آهنگساز فیلم اشتباه گرفته نشود) ، مایرز آهنگساز در سال 1970 تکه پیانو کوتاه را به یک قطعه کامل گسترش داد و آن را Cavatina نامید که در ایتالیایی به معنای یک آهنگ کوچک و ساده است


انواع گیتار الکترونیک

انواع گیتار الکترونیک

برای همه‌ی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یک‌نوعند یا به چند دسته تقسیم می‌شند؟آیا  صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.

اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگ‌های متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنی‌ترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم

مسلما برای یه نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین ده‌ها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازنده‌ای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالش‌برانگیزترین انتخاباست.

 

3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟

سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:

 

1 بدنه تو پر

این گیتارها بدنه‌هایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل می‌شوند.

2 بدنه تو خالی

گیتارهای توخالی با استفاده از روش‌هایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته می‌شوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.

3 بدنه نیمه توخالی

اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمی‌شوند.

 

گیتارهای بدنه تو پر

گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده می‌شود.

گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته می‌شوند که به آن تخته گفته می‌شود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونه‌های چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.

 تولید کننده ساز معمولا یک‌سری انتخاب‌های خاصی را در نظر می‌گیرد که طراحی کلی ساز را تعیین می‌کند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.

مطمئناً بدنه‌های عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیه‌ی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شده‌اند. 

 

گیتار الکتریک بدنه توخالی

در دهه 1930، گیتاریست‌های موسیقی جاز و گروه‌های بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید می‌کردند به رقابت بپردازند.

 سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل می‌شدند و  به قدرت صدای خواننده نیز کمک می‌کرند. آنها دارای سوراخ‌های f برای تسهیل تقویت صدا و سوکت‌های ابتدایی بودند که اجازه می‌داد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.

گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحی‌های مختلفی هستند؛ اما هنوز هم می‌توانید جعبه‌های بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمی‌دارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمی‌خود را حفظ کرده‌اند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک  نیز یاد می‌شود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس می‌شوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.

 

گیتارهای بدنه نیمه توخالی

طرح‌های نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنه‌های نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمی‌گیرد و کمک می‌کند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز می‌دهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.

گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی می‌کنند، اما نسخه‌های دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.

به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفره‌های f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.

!زبان فرانسوی را بیشتر بشناسید


!زبان فرانسوی را بیشتر بشناسید

 

مطمعنم شماهم مثل من با گوش دادن به أهنگ فرانسوی و یا دیدن یک فیلم ازین کشور شیفته‌ی این زبان شدید و یادگیری این زبان رو تو برنامه‌ی زندگیتان قرار دادید.کاملا هم  طبیعیه چون این زبان علاوه برا آوای دلنشین و ادبیات غنیی که داره پر از رمز و رازه که در مقاله به توضیحش می پردازیم

 

 

وجود زبان دیگری پیش از فرانسوی

 

پیش از زبان فرانسوی، زبان لاتین در بین مردم این کشور رایج بوده است. همچنین زبان رومی مشتقی از زبان لاتین است و زبان فرانسوی نیز در ابتدا رومی بوده است. در عصر آهن، فرانسه بخشی از منطقه گیل بوده که ساکنین آن به زبان لاتین صحبت می‌کردند.

اکثر بومیان این منطقه، تا قبل از انقلاب فرانسه، به زبان فرانسوی صحبت نمی‌کردند. در قرن ۱۷ آکادمی زبان فرانسه به وجود آمد که باعث توسعه زبان فرانسه شد. در مناطق مختلف کشور،  زبان فرانسوی با لهجه‌ها و گویش‌های محلی مختلفی صحبت می‌شد. این مسئله موجب عدم توانایی ارتباط بومی‌ها با بومی‌های مناطق دیگر شد. بعد از انقلاب فرانسه، با مداخله مستقیم دولت، تصمیم بر این شد که زبان فرانسوی به زبان رسمی این کشور تبدیل شود.

 

زبان فرانسه زبان رسمی 29 کشور دنیا

 

زبان بومی بسیاری از کشورهای مستقل در سراسر دنیا همچون کانادا، بلژیک، سنگال، جیبوتی و سوئیس،  فرانسه است. همچنین ساکنین کشورهای ماداگاسکار و وانواتو نیز به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند.

گسترش استعمار امپراتوری فرانسه در قرون ۱۷ تا ۲۰ میلادی از اروپا به آمریکا و آفریقا و حوزه دریای کارائیب، مهم‌ترین دلیل تبدیل زبان فرانسوی به زبان رسمی مردم این کشورها است.

زبان فرانسوی در نقاط مختلف جهان ارزش و اهمیت زیادی دارد و در بسیاری از قراردادهای بین‌المللی و دیپلماتیک، در کنار زبان انگلیسی از این زبان به‌عنوان زبانی مهم استفاده می‌شود. نکته دیگر آن که در حدود ۲۰۰ میلیون نفر در کل جهان، به این زبان صحبت می‌کنند.

 

تأثیرگذاری زبان فرانسوی بر زبان انگلیسی

 

بعد از فتح نورمنان انگلیس، زبان فرانسه به زبان اشرافی و اداری تبدیل شد و این موضوع سبب راه یافتن بسیاری از عبارات و واژه‌های فرانسوی به زبان انگلیسی شد. در طول قرن‌ها، زبان فرانسوی تأثیر زیادی بر زبان انگلیسی گذاشت و همین عامل باعث شد تا امروزه ریشه ۴۵ درصد از کلمات انگلیسی از زبان فرانسوی باشد!

 

همسایگان بومی فرانسوی در آمریکا

 

تعداد زیادی از فرانسوی‌زبانان، ساکن قاره آمریکا هستند. نکته قابل‌توجه در این مورد این است که زبان اکثر ساکنین لوییزیانا که یکی ازایالت‌های جنوبی آمریکا است، گویشی از فرانسوی می‌باشد. همچنین ایالت هایی مثل میشیگان، داکوتای شمالی، ورمنت، ماساچوست و میسوری نیز به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند.

فرانسوی‌ها اولین اروپایی‌هایی بودند که پا به این مناطق از آمریکا گذاشتند و به همین علت بعضی از بومیان این مناطق به فرانسه صحبت می‌کنند.

همچنین به دلیل قرارگرفتن کانادا در شمال ایالت نیوانگلند، زبان مردم این منطقه نیز مشتقی از فرانسوی و کانادایی است.

 

 

تلفظ متفاوت کلمات در گویش‌های مختلف

 

لهجه و گویش‌های مختلفی برای زبان فرانسوی وجود دارد. حتی در کشور فرانسه نیز این گویش‌ها مختلف است. این موضوع به وضوح به ما نشان می‌دهد که این زبان زنده مرتب درحال ‌رشد و تغییر است. اما باید بدانید که پاریسی‌ها دارای گویشی خاص در بین دیگر افراد فرانسوی ‌زبان هستند.

در کل جهان لهجه و گویش فرانسوی به ۳ دسته کلی تقسیم می‌شود:

۱- اروپایی ۲- کانادایی ۳- آفریقایی

 

هیچ کلمه اصلی فرانسوی حرف W ندارد

 

حرفw  از زبانهای دیگر وارد زبان فرانسوی شده و ریشه فرانسوی ندارد؛ بنابراین کلماتی که در فرانسوی دارای حرف w هستند، ریشه فرانسوی نداشته و در قرن نوزدهم از کشورهای مجاور و به دلیل نفوذ آن همسایه‌ها به زبان فرانسه، به الفبا اضافه شده و این حرف بنابر تاثیری که از هر زبان گرفته با همان آوا در فرانسه تلفظ می شود. مثلا در آلمانی w صدای v می دهد و در فرانسه می گوییم vagɔ̃/ wagon/ در صورتیکه week-end از انگلیسی اومده و /wikɛnd/ تلفظ می شود. به همین ترتیب ، لغاتی که در زبان فرانسوی با حرف W آغاز می‌شوند، گاهی با تغییر روبه ‌رو می‌شوند و V جای آن را می‌گیرد.

 

زبان بسیاری از داستانهای مشهور فرانسوی است

 

بسیاری از نویسندگان  بزرگ جهان که آثار ماندگاری منتشر کرده‌اند، فرانسوی ‌زبان بوده‌اند و آثار ادبی آنها نیز به زبان فرانسوی نگاشته شده است. از بین آثار این نویسندگان مشهور می‌توان به داستان کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما و داستان بینوایان اثر ویکتور هوگو اشاره کرد.

 

 

حرف E رایج‌ترین و پرتکرارترین حرف در زبان فرانسوی

 

بر اساس تحقیقاتی که توسط زبان‌شناسان انجام شده است، پرتکرارترین و رایج‌ترین حرف در زبان فرانسوی، حرف E است. اکثر لغات این زبان، این حرف را در خود دارند. می‌توان گفت این حرف یکی از حروف اصلی و پرکاربرد در زبان فرانسوی است.

حرفی که هرگز خوانده نمی‌شود!

حرف h هیچگاه در فرانسه خوانده نمی‌شود مگر اینکه در کنار c قرار بگیرد. حرف z خوانده می‌شود مگر آنکه آخر کلمه قرار گیرد که در این صورت خیلی از حروف دیگه هم در آخر کلمات خوانده می‌شوند مثل d، t، s، x...

 


حقایق زبان چینی


 

جمعیت بالای کشور چین و دیگر عوامل این زبان را به یکی از پرطرفدارترین و محبوب ترین زبان ها تبدیل کرده است، در این مقاله می خواهیم شما را با حقایقی راجع به این زبان آشنا کنیم. 

 

 

1 چینی یکی از سخت ترین زبان‌ها برای یادگیری محسوب می‌شود

عوامل مختلفی با هم ترکیب شده و زبان چینی را به یکی از سخت ترین زبان‌ها برای  یادگیری تبدیل می‌کند. با یک سیستم نوشتاری متفاوت، دستور زبان متفاوت و حتی سبک تلفظ و صدای متفاوت، مشترکات زیادی در زبان انگلیسی و چینی وجود ندارد.

افرادی که مایل به یادگیری زبان چینی هستند باید سال‌ها کار کنند تا به تسلط برسند و حتی در این صورت نیز دستیابی به مهارت بومی‌ در آنها نادر است. به طور معمول، شما باید 3000 کاراکتر را فرا بگیرید تا بتوانید به راحتی یک روزنامه چینی را بخوانید. با این حال، این زبان از ده‌‌ها هزار کاراکتر تشکیل شده است که تسلط نهایی را به یک کار دلهره آور تبدیل می‌کنند.

مسئله پیچیده تر این واقعیت است که اشکال نوشتاری کلمات چینی هیچ نشانه‌ای در تلفظ ندارند و باید جداگانه آموخته شوند و از آنجایی که بیش از 67٪ کلمات از دو یا چند حرف تشکیل شده است، مشخص می‌شود که چرا چینی به عنوان یکی از سخت ترین زبان‌ها برای یادگیری شناخته شده است

 

 

2 زبان چینی پرکاربردترین زبان مادری است

در حالی که اینترنت زبان انگلیسی را به عنوان پرکاربردترین زبان (دوم) مهر و موم کرده است، چینی (ماندارین) همچنان به عنوان پرکاربردترین زبان مادری در جایگاه اول قرار دارد. در سال 2010، تعداد بومیان چینی در مجموع 955 میلیون نفر بوده است. فقط به این فکر کنید که بعد از یادگیری چینی با چند نفر دیگر می‌توانید صحبت کنید.

 

3. چینی سبک های خوشنویسی مختلفی دارد

رسم الخط چینی پنج شکل سنتی دارد: مهر کاراکتر‌ها، نوشتار رسمی‌، نوشتار قراردادی، نوشتار روزمره و دست‌خط شکسته. این سبک‌‌ها هنر‌های کلاسیک و نمایندگان سبک‌های هنری چینی محسوب می‌شوند.

محبوب ترین سبک خوشنویسی، سبک مهر کاراکتر‌ها است که توسط قوم هان توسعه یافته است. این سبک اولین بار در زمان سلسله ژو (1045 - 221 قبل از میلاد) ظاهر شد و امروزه نیز در بین هنرمندان خوشنویسی محبوب است.

 

4. چینی دارای کلماتی با آواهای بسیار مشابه است

 به لطف سیستم آوایی منحصر به فرد، زبان چینی پر از کلمات مشابه است. این امر تفاوت قائل ‌شدن بین کلمات و ترکیب صدا را برای افراد غیر‌بومی‌ کاملاً دشوار می‌کند. از آنجا که ما در معرض این صداهای مشابه قرار نگرفته ایم، غالباً برای فارسی زبانان تشخیص تفاوت‌ها غیرممکن است.

 

5 چینی تنها زبان تصویرنگاشت مدرن است

 زبان چینی با استفاده از تصاویر توسعه یافته است. بسیاری از کارکترهای چینی که امروزه از آنها استفاده می‌کنیم از نقاشی های باستانی گرفته شده‌اند. این می‌تواند برای کسانی که برای اولین بار زبان چینی را می‌آموزند بسیار مفید باشد. کلمه کوه (شان山) مثال خوبی از این مورد است. سه خط این کاراکتر نمادی از سه قله یک یال کوه است.

 

6. دست خط چینی غیر قابل تشخیص است

در حالی که اکثر ما به سختی می‌توانیم دست خط نسخه دکترها را تشخیص دهیم، چینی‌ها تقریباً در هر شرایطی با مسأله تشخیص دست خط‌‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. این به دلیل تنوع زیاد در سبک های نوشتاری و تغییراتی است که بین متن تایپ شده و حروف دست نویس ایجاد می‌شود.

به عنوان مثال، کاراکتر پرکاربرد (de،的) در صورت تایپ  ساختار بسیار شسته و رفته ای دارد اما وقتی توسط چینی زبان‌‌ها با سرعت ترسیم می گردد، تقریباً غیر قابل تشخیص می‌شود. از آنجا که ما این کاراکتر‌ها را از کتابهایی یاد می‌گیریم که در آنها از متن واضحی استفاده شده است، خواندن چینی دست نویس برای زبان آموزان بسیار دشوار است.

 

7 زبان چینی یکی از قدیمی‌ترین زبانهایی است که هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد

خاستگاه زبان چینی از کشف استخوان های معروف اوراکل و اولین نسخه دست‌نویسی چینی است. این استخوان‌ها مربوط به سلسله شانگ (1600-1046 قبل از میلاد) هستند. با چنین تاریخ غنی، بدیهی است که چینی‌ها به دلیل جنگ‌‌ها و تحول های فرهنگی، تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با این حال، زبان آنها همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد.

 

8 چینی یک زبان وابسته به لحن است

اگر فارسی زبان هستید و ابتدا زبان چینی را یاد می‌گیرید، سخت ترین قسمت این‌کار پنج تُن صدای مختلف آن باشد. از آنجا که چینی یک زبان وابسته به لحن است، معنی کلمات شما می‌تواند بر اساس لحنی که برای تلفظ آنها استفاده می‌کنید به شدت تغییر کند.

 

9. حروف چینی را می‌توان به اجزای ساده تری تقسیم کرد.

حروف چینی عمدتاً از بلوک های سازنده ای به نام رادیکال تشکیل شده اند که دارای 1 تا 17 حرکت قلم هستند. رادیکال‌ها و حرکت‌ها باید به ترتیب نوشته شوند: معمولاً از چپ به راست و از بالا به پایین.

به عنوان مثال: در کلمه «احساس»情، سه رادیکال وجود دارد: 1)忄قلب، 2)丰، فراوان و 3)月، ماه. تغییر اولین رادیکال در情باعث می‌شود کلمات مختلف مانند请('به درخواست') و یا清('روشن') ساخته شود.

دولت چین اندکی پس از آغاز دوره جمهوری خلق (1949) حروف چینی را ساده کرد و به طور متوسط ​​حدود 33٪ از حرکت‌های قلم در هر کاراکتر کاسته است. هنوز در چین از کاراکتر های سنتی برای کلمات تشریفاتی استفاده می‌شود و چنین کاراکترهایی هنوز هم در هنگ کنگ و تایوان استاندارد هستند. به طور مثال کلمه ساده شده (请 - ۱۰ حرکت) از شکل سنتی (請 - ۱۵ حرکت) است.

 

10 کلماتی که از انگلیسی قرض گرفته شده‌اند

هنگامی‌که در اطراف چین قدم می‌زنید، ممکن است میزان کلماتی که می‌توانید به سرعت متوجه شوید شما را متعجب کند. به لطف افزایش مواجهه با فرهنگ غربی، زبان چینی امروزه ازکلمات قرض گرفته شده انگلیسی بسیاری استفاده می‌کند. به طور مثال کلمه چینی 咖啡 (کا-فی) از کلمه انگلیسی Coffee به معنای قهوه یا کلمه چینی沙发 (شا-فا) از کلمه انگلیسی Sofa به معنای نیمکت گرفته شده است.